Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9791 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inwiefern <adv.> U چطور
Kann ich jetzt bezahlen? U می توانم من الآن بپردازم؟
Ich kann nicht schlafen. U من نمی توانم بخوابم.
Wo bekomme ich Auskunft? U از کجا می توانم بپرسم؟
Wo kann ich parken? U کجا می توانم پارک کنم؟
Dürfte ich mir vielleicht dein Auto ausborgen? U می توانم ماشینت را قرض کنم؟
Kann ich Ihnen helfen? U می توانم به شما کمک کنم؟
Kann ich es bei Dir Zuhause abgeben? U می توانم این را در خانه ات پس بدهم؟
Wie ist es ausgegangen? U [قضیه] چطور تمام شد؟
An ... können Sie ablesen, wie ... U ...بیان می کند که چطور ...
Wie läuft es? U زندگی چطور میگذرد؟
Wie öffne ich die Tür? U در را چطور باز کنم؟
Was habe ich dir angetan? U من چطور تو را ناراحت کردم؟
Wie sagt man ... auf Deutsch? U چطور به آلمانی بگیم ... ؟
Kann ich es in einer anderen Stadt abgeben? U می توانم این را در شهر دیگری پس بدهم؟
Mir sind die Hände gebunden. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
Ich kann nicht mehr. U من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
Ich kann Ihnen nicht helfen. U من نمی توانم به شما کمک کنم.
Ich kann es allein tun. U من این را خودم می توانم انجام دهم.
Schneller kann ich nicht laufen. U من تندتر دیگر نمی توانم بدوم.
Wie komme ich nach Hafezstraße? U چطورمی توانم به خیابان حافظ بروم؟
Kann ich später auschecken? U می توانم بعدا تصفیه حساب بکنم؟
Es geht so. U بد نیست. [در پاسخ به حالت چطور؟]
Wie schalte ich den Alarm aus? U آژیر را چطور خاموش می کنم؟
Was kümmert es mich? U چطور این مسئولیت من است؟
Wie funktioniert das? U این چطور کار می کند؟
Wie funktioniert das? U این چطور کار میکند؟
Wie komme ich zur Autobahn? U چطور از اینجا به شاهراه بروم؟
Ich weiß, wie es geht. میدونم چطور کار میکنه.
Was schert's mich? U چطور این مسئولیت من است؟
Ich kann es nicht mit meinem Gewissen vereinbaren, ... U من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
Darf ich hier parken? U اجازه دارم [می توانم] اینجا پارک کنم؟
Kann ich stattdessen die Rechnung unterschreiben? U می توانم بجایش صورت حساب را امضا کنم؟
wie hoch ist mein Konto belastbar? U چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
Kann ich das Gepäck bis elf Uhr hier lassen? U می توانم بار سفر را تا ساعت یازده اینجابگذارم؟
da komme ich nicht mit. U من نمیفهمم [داستان را نمی توانم دنبال کنم] .
Was für einen Eindruck machte er? U او برای شما چطور به نظر رسید؟
Wie können Sie es wagen, das zu sagen? U چطور جرات میکنی اینو بگی؟
Wie wechsel ich die Sprache nach Persisch? U زبان [دستگاه] را چطور به فارسی بر می گردانم؟
Wie zeige ich ihm meine gefühle? U چطور احساس خودم رو به او [مرد] نشون بدم؟
Wie öffne ich den Tankverschluss? U کلاهک تانک بنزین را چطور باز کنم؟
Wie zeig ich ihm, dass ich ihn mag? U چطور به او [مرد] نشون بدم که دوستش دارم؟
Was hat sich in dieser halben Stunde abgespielt? U این نیم ساعت چطور پیش رفت؟
Wie tickt er [sie] ? U او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
Womit verdienst du deinen Lebensunterhalt? U معاش خودت را چطور در می آوری؟ [چکاره هستی؟]
Kann ich an Bord Fahrkarten kaufen? U می توانم وقتی که سوار شدم بلیط [اتوبوس یا قطار] بخرم؟
Ich kann der Diskussion durchaus etwas Positives abgewinnen. U من از این مباحثه می توانم چیزی قطعا مثبت بدست بیاورم.
wobei ich Ihnen aber im Augenblick nicht sagen kann, ob ... U گرچه که من فعلا نمی توانم به شما اطلاعاتی بدهم که آیا ...
Woran merke ich, wann das Fleisch schlecht [hinüber] ist? U چگونه می توانم متوجه شوم که گوشت فاسد شده است؟
Wie ist es dir beim Vorstellungsgespräch ergangen [gegangen] ? U مصاحبه مربوط به شغلت چطور گذشت؟ [اصطلاح روزمره]
Wie können wir die Fliegen von dem Essen hier abhalten? U چطور می توانیم مگسها را از این غذا دور نگه داریم؟
Ich kann mir nicht vorstellen, dass er mit dieser Arbeit zurechtkommt. U من نمی توانم در ذهنم مجسم بکنم که او [مرد] ازعهده این کار بر آید.
Wenn ich das durchstehen kann, kann ich alles durchstehen. U اگر من بتوانم طاقت این رابیاورم همه چیز را می توانم تحمل کنم.
Wie zeige ich ihr ohne Worte, dass ich verliebt bin U چطور بدون اینکه حرفی بزنم به او [زن] نشون بدم که عاشق شدم؟
Wie merkt man, wenn das Trommelfell gerissen ist U آدم چطور متوجه می شود، وقتی که پرده گوش پاره شده است؟
Ich möchte ein wenig ausholen und erläutern wie ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
Ich habe den Kopf so voll, dass ich mich kaum konzentrieren kann. U اینقدر ذهنم با مشکلات مشغول است که اصلآ نمی توانم تمرکز حواس داشته باشم.
Man sollte wissen, wie man ein Ei kocht - das gehört zum Koch-Einmaleins. U باید بدانی چطور تخم مرغ بپزی. این کار پایه آشپزی است.
Ich kann das Fenster nicht öffnen [schliessen] [zuschliessen] . U من پنجره را نمی توانم باز کنم [ببندم] [قفل کنم] .
Was habe ich dir angetan? U من چه کارت کردم؟ [من چطور تو را دلخور کردم؟]
Zimmer {n} U اتاق
Falltür {f} U در کف اتاق
Fußboden {m} U کف اتاق
Raum {m} U اتاق
Boden {m} U کف اتاق
Ankleidezimmer {n} U اتاق رخت کن
Estrich {m} U مصالح کف اتاق
Fußbodenbelag {m} U کف پوش اتاق
Doppelzimmer {n} U اتاق دو تخته
Fußbodenbelag {m} U پوشش کف اتاق
Einbettzimmer {n} U اتاق یک نفره
Fremdenzimmer {n} U اتاق اجاره ای
Empfangszimmer {n} U اتاق پذیرایی
Einbettzimmer {n} U اتاق یک تختخوابه
Diele {f} U تخته کف اتاق
Beratungszimmer {n} U اتاق مشاوره
Dachstube {f} U اتاق زیرشیوانی
Amtsstube {f} U اتاق دفتر
Bootsvermietung {f} U کرایه اتاق
Billardzimmer {n} U اتاق بیلیارد
Ankleideraum {m} U اتاق رخت کن
Was für ein charmantes Zimmer! U چه اتاق فریبایی!
Einzelzimmer {n} U اتاق یکنفره
Bootsverleih {m} U کرایه اتاق
Doppelzimmer {n} U اتاق دونفره
Wartezimmer {n} U اتاق انتظار
Schwesternzimmer {n} U اتاق پرستار
Familienzimmer {n} U اتاق خوانوادگی
Amtsstube {f} U اتاق اداره
Folterkammer {f} U اتاق شکنجه
Verhandlungssaal {m} U اتاق دادگاه
Besprechungszimmer {n} U اتاق کنفرانس
Einzelzimmer {n} U اتاق یک نفره
Arbeitszimmer {n} U اتاق مطالعه
Bohnerwachs {n} U واکس کف اتاق
Hobbyraum {m} U اتاق سرگرمی
Kreißsaal {m} U اتاق زایمان
Badezimmer {n} U اتاق حمام
Kinderzimmer {n} اتاق بچه
Operationsschwester {f} U پرستار اتاق عمل
nicht an der Tastatur U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
abwesend vom Computer U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار [کارگاه ]
OP-Schwester {f} U پرستار اتاق عمل
Notaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Ich möchte ein Einzelzimmer. U من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Ich möchte ein Dreibettzimmer. U من یک اتاق سه تخته میخواهم.
eigenes Bad U با حمام [اتاق هتل]
Notaufnahmestelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Unfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Klausur {f} U اتاق راهبان [دین]
Rettungsstelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Dachboden {m} U اتاق زیر شیروانی
Dachkammer {f} U اتاق زیر شیروانی
Das Zimmer ist schmutzig. U اتاق کثیف است.
Erker {m} U شاه نشین [اتاق]
Dreibettzimmer {n} U اتاق سه تخت خوابه
Ich möchte ein Doppelzimmer. U من یک اتاق دو نفره می خواهم.
Dachstube {f} U اتاق زیر شیروانی
Cockpit {n} U اتاق خلبان [هواپیما]
Coupé {n} U اتاق داخل ترن
Ich nehme es. U من این [اتاق] را برمیدارم.
Es gibt kein [warmes] Wasser. U آب [گرم] نیست. [در اتاق]
Es gibt ein Problem mit meinem Zimmer. U اتاق من اشکال دارد.
Maria ist im Zimmer nebenan. U ماری در اتاق پهلویی است.
Bleikammerverfahren {n} U فرایند اتاق سربی [شیمی]
Das Zimmer ist verraucht. U اتاق دود گرفته است.
Ich möchte ein Doppelbettzimmer. U من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen. U من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
Haben Sie etwas besseres? U بهتر از این دارید؟ [اتاق]
Darf ich ein Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق را ببینم؟
Haben Sie etwas kleineres? U کوچکتر از این دارید؟ [اتاق]
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار یا تدریس [در خانه]
Haben Sie etwas günstigeres? U ارزانتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas helleres? U روشنتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas ruhigeres? U ساکت تر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas mit Aussicht? U با منظره دارید؟ [اتاق هتل]
Das Zimmer ist stinkig. U اتاق بوی گند می دهد.
gemischtes Mehrbettzimmer {n} U اتاق چند خوابه مختلط
Haben Sie etwas größeres? U بزرگتر از این دارید؟ [اتاق]
Das Zimmer ist verschimmelt. U اتاق کپک زده است.
Das Zimmer ist laut. U اتاق [در جای] پر سروصدایی است.
Haben Sie ein Zimmer? U یک اتاق دارید؟ [گفتگو روزمره]
Kochnische {f} U گوشه اتاق برای آشپزی
Rinder [Zimmer] in übelstem Zustand U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren. U من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
Wie viel Betten pro Zimmer? U چند تا تخت خواب در هر اتاق [هست] ؟
Dachbodenleiter {f} U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Das Zimmer ist muffig. U اتاق بوی ناگرفته پوسیده دارد.
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Haben Sie etwas auf einer höheren Etage? U در طبفه بالاتر دارید؟ [اتاق هتل]
nur mit Waschbecken U فقط با دست شویی [اتاق در هتل ]
Darf ich ein anderes Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق دیگری ببینم؟
Haben Sie etwas auf einer niedrigeren Etage? U در طبقه پایینتر دارید؟ [اتاق هتل]
Das Zimmer ist zu heiss [kalt] . U اتاق بیش از حد داغ [سرد] است.
Dachbodenleiter {f} U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Bude {f} U اتاق خصوصی [در خانه] [اصطلاح روزمره]
Bett im Mehrbettzimmer {n} U تخت خواب در اتاق چند تختخوابه
Wir müssen das Zimmer in Ordnung bringen. U ما باید اتاق را آماده [مرتب] کنیم.
Wann muss ich das Zimmer verlassen? U کی باید از اتاق [هتل ] بیایم بیرون؟
mieten U کرایه کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
mieten U اجاره کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Gästezimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Zimmer frei U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Privatzimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer? U قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
Suite {f} U اتاق [با آشپزخانه کوچک و حمام و میز نهار]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Haben Sie WLAN im Zimmer? U شبکه بیسیم رایانه در اتاق دارید؟ [در هتل]
Mehrbettzimmer nur für Frauen U اتاق چند تخت خوابه فقط برای بانوان
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
fliessendes Wasser U دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست [مهمانسرا]
Haben Sie ein rollstuhl-gängiges Zimmer? U شما یک اتاق که قابل دسترس صندلی چرخ دار باشد دارید؟
Nach dem Essen zieht er sich gerne in sein Arbeitszimmer zurück. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
Lasterhöhle {f} U اتاق ترسناک و وحشتناک [اصطلاح تحقیر آمیز] [اصطلاح روزمره]
Ich möchte ein Zimmer für eine Person [zwei Personen] reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای یک نفر [دو نفر] رزرو کنم.
Recent search history Forum search
1چطور می توانم واژه ها را تایید confirm بکنم؟
4 Richtig?: Ich kann es dir nicht erzählen... Werde ich entschuldigt.
3فرق نميكند
0über etwas [Akkusativ] - in etwas [Dativ] - geteilter Ansicht sein
0هوا چطور است ؟
1Ich sehe fern
0سلام و خدافظ پای تلفن
1سلام کسی میدونی چطور میشه به آلمانی گفت( بَه به)؟
1Wohnzimmerمعنی
3چطور به آلمانی بگیم ... ؟ من تو را میفهمم. ؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com